قصه خرگوش و لاک پشت

قصه خرگوش و لاک پشت : فایل ویدئویی و صوتی + VOCABULARY

مقدمه

قصه خرگوش و لاک پشت هم از آن دست قصه‌های کودکی است که پر از پند و ملموس و عبرت آموز است، در همه قرون گذشته، قصه وسیله‌ای برای رفع نیازهای روانی و آموزش به کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان بوده است. « در قصه و سرگذشت‌های آن‌ها پند و عبرتی است برای خردمندان» (سوره یوسف، آیه ۱۱۱)؛ خداوند در قرآن برای جلب نظر و توجه مخاطبان، انتقال مفاهیم والای معنوی، تعلیم دستورات اخلاقی و تسریع در فهم و آسان‌سازی مطالب از قالب قصه و در قصص از سبک‌های مختلف ادبی و داستان‌گویی استفاده کرده است.

بی‌شک یکی از دلایل جذابیت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها برای فرزندان و نوه‌هایشان چیزی جز قصه‌گویی نیست. به عقیده روان‌شناسان رشد، قصه تنها یک محرک روانی و شنیداری نیست بلکه کارکردهای فراوانی برای مخاطبان خود دارد. از جمله اینکه آن‌ها از طریق قصه با محیط پیرامون خود آشنا می‌شوند. و می آموزند، بله آموختن یکی از مهمترین وجوه قصه است که از دیرباز به آن توجه شده. ما نیز از طریق قصه می‌توانیم زبان را بیاموزیم، تقویت کنیم و تکرار نمائیم.

برای شنیدن یکی از قصه‌های کودکیتان به زبان انگلیسی با پارسیان ادیب همراه باشید:

متن فارسی

قصه خرگوش و لاک پشت

خرگوشی چابک در جنگل زندگی می‌کرد. او همیشه درباره سرعت دویدنش برای حیوانات دیگر لاف می‌زد.

حیوانات از گوش دادن به حرف‌های خرگوش خسته شده بودند. به همین خاطر روزی از روزها لاک‌پشت آرام‌آرام پیش او رفت و او را به مسابقه دعوت کرد. خرگوش با خنده‌ای فریاد زد.

خرگوش گفت: «با تو مسابقه بدم؟ من تو رو به‌راحتی می‌برم!» اما نظر لاک‌پشت عوض نشد. «باشه لاک‌پشته. پس تو می خوای مسابقه بدی؟ باشه قبوله. این واسه من مثه آب خوردنه.» حیوانات برای تماشای مسابقه بزرگ جمع شدند.

سوتی زدند و آن‌ها مسابقه را شروع کردند. خرگوش مسیر را با حداکثر سرعت می‌دوید درحالی‌که لاک‌پشت به‌کندی از خط شروع مسابقه دور می‌شد.

خرگوش مدتی دوید و به عقب نگاه کرد. او دیگر نمی‌توانست لاک‌پشت را پشت سرش در مسیر ببیند. خرگوش که از برنده شدن خود مطمئن بود تصمیم گرفت در سایه‌ی یک درخت کمی استراحت کند.

لاک‌پشت با سرعت همیشگی‌اش آهسته‌آهسته از راه رسید. او خرگوش را دید که کنار تنه‌ی درختی به خواب رفته است. لاک‌پشت درست از کنارش رد شد.

خرگوش از خواب بیدار شد و پاهایش را کش‌وقوسی داد. مسیر را نگاه کرد و اثری از لاک‌پشت ندید. با خودش فکر کرد «من باید برم و این مسابقه رو هم برنده بشم.»

وقتی خرگوش آخرین پیچ را رد کرد، ازآنچه می‌دید تعجب کرد. لاک‌پشت داشت از خط پایان رد می‌شد! لاک‌پشت مسابقه را برد!

خرگوش سردرگم از خط پایان رد شد. خرگوش گفت: «وای لاک‌ پشته، من واقعاً فکر نمی‌کردم تو بتونی منو ببری.» لاک‌ پشت لبخندی زد و گفت: «می دونم. واسه همین بود که من برنده شدم.»

فایل ویدئویی قصه خرگوش و لاک پشت را با زبان اصلی مشاهده کنید:

متن انگلیسی

The Tortoise and the Hare

A speedy hare lived in the woods. She was always bragging to the other animals about how fast she could run.

The animals grew tired of listening to the hare. So one day, the tortoise walked slowly up to her and challenged her to a race. The hare howled with laughter.

“Race you? I can run circles around you!” the hare said. But the tortoise didn’t budge. “OK, Tortoise. You want a race? You’ve got it! This will be a piece of cake.” The animals gathered to watch the big race.

A whistle blew, and they were off. The hare sprinted down the road while the tortoise crawled away from the starting line.

The hare ran for a while and looked back. She could barely see the tortoise on the path behind her. Certain she’d win the race, the hare decided to rest under a shady tree.

The tortoise came plodding down the road at his usual slow pace. He saw the hare, who had fallen asleep against a tree trunk. The tortoise crawled right on by.

The hare woke up and stretched her legs. She looked down the path and saw no sign of the tortoise. “I might as well go win this race,” she thought.

As the hare rounded the last curve, she was shocked by what she saw. The tortoise was crossing the finish line! The tortoise had won the race!

The confused hare crossed the finish line. “Wow, Tortoise,” the hare said, “I really thought there was no way you could beat me.” The tortoise smiled. “I know. That’s why I won.”

مرتبط مطالعه کنید:  تقویت زبان انگلیسی با فیلم ، سریال و کارتون 

فایل صوتی قصه خرگوش و لاک پشت

vocabulary

کلمات جدید قصه خرگوش و لاک پشت

liveزندگی کردن
woodsجنگل
to bragلاف زدن
runدویدن
to tiredخسته شدن
tortoiseلاک پشت
to walk upپیش کسی یا چیزی رفتن
to challengeبه مبارزه دعوت کردن، به چالش کشیدن
Raceمسابقاتی نظیر مسابقات دو و میدانی و اتومبیل رانی
to howlفریاد زدن
laughterخنده
to run circles around somebodyکسی را به راحتی در مبارزه ای شکست دادن.    
to budgeتغییر عقیده دادن
to be a piece of cakeمثل آب خوردن بودن
to gatherجمع شدن
Whistleسوت
to blowنواختن در سوت و نظایر آن
to sprint downبا حد اکثر سرعت مسیری را طی کردن
to crawl awayبه کندی مسیری را طی کردن
to look backبه عقب نگریستن
Barelyبه سختی
on the pathدر مسیر
Certainمطمئن
to winبرنده شدن
to decideتصمیم گرفتن
Shadyسایه
to come plodding downاز راه رسیدن
Paceقدم، سرعت
to fall asleepبه خواب فرو رفتن
Againstکنار
Trunkتنه درخت
*to crawl right on byاز کنار کسی یا چیزی رد شدن
to wake upاز خواب برخاستن
to stretchکشیدن، به بدن خود قوس دادن
Signاثر، علامت
to roundرد کردن، مسیری را طی کردن
Curveپیچ
to crossعبور کردن، گذشتن
confusedسردرگم، گیج، پریشان
to beatشکست دادن
to smileلبخند زدن
that’s whyبه همین دلیل

*توجه: to crawl: به معنای چهار دست و پا راه رفتن می باشد. مثلاً وقتی بچه تازه می خواهد راه بیفتد چهار دست و پا راه می رود. چون حیوانات اکثراً چهار دست و پا راه می روند نویسنده از to crawl awy بهره جسته است.

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *