اصطلاحات آشپزی در زبان انگلیسی (۲): ترجمه + تصویر
مقدمه
اصطلاحات آشپزی در زبان انگلیسی بسیار فراواناند، ما در این نوشتار همچون مقاله پیشین پارسیان ادیب (اصطلاحات آشپزی ۱) تعدادی از این اصطلاحات را به همراه مثال و تصویر معرفی کردهایم:
مرتبط مطالعه کنید: غذاهای معروف دنیا
جدول اصطلاحات آشپزی همراه با ترجمه:
ردیف | ترجمه | اصطلاح و لغت |
۱ | به آرامی جوشاندن | simmer |
۲ | شکستن | break |
۳ | مخلوط کردن | mix |
۴ | هم زدن با همزن یا بسیار سریع | beat |
۵ | در مایکروویو پختن | Microwave |
۶ | سرخ کردن | fry |
۷ | کباب و گریل کردن | barbecue/grill |
۸ | چلاندن و فشار دادن تا آبش گرفته شود. | Squeeze |
۹ | بریان و کباب کردن | roast |
۱۰ | الک کردن | sift |
۱۱ | سوزاندن غذا | burn |
۱۲ | له کردن | mash |
۱۳ | ترکیب کردن | Combine |
۱۴ | چرخ کردن (خصوصا گوشت) | Mince |
۱۵ | پاشیدن | Sprinkle |
بررسی اصطلاحات آشپزی با مثال و تصویر
Allow the jam to simmer gently.
Break the eggs into a bowl.
Mix sugar and oil.
Beat the eggs with a mixer.
Shall I microwave something for dinner?
Frying food is bad for your health
Grill or Barbecued the mushrooms
Squeeze the juice from three lemons
Are you going to roast the meat?
Sift the flour into a large bowl
Please don’t burn the toast
Could you mash the potatoes, please?
They combined food
I minced the chicken and added it to the food
Sprinkle the flour on the dish
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)