اصطلاحات آشپزی در زبان انگلیسی: ترجمه + تصویر
مقدمه
آشپزی و غذا بخش مهمی از فرهنگ هر کشور محسوب میشود. فرض کنید به عنوان یک آشپز قرار است در رستورانی خارج از کشور کار کنید، مراحل پخت یک غذا را در یک ویدئو به زبان انگلیسی توضیح دهید، یا یک رمان انگلیسی بخوانید که در آن از اصطلاحات آشپزی استفاده شده است و … پس دانستن آن جزء بدیهیات یک زبان جدید است.
مرتبط مطالعه کنید: غذاهای معروف دنیا
با مقاله جدید پارسیان ادیب همراه باشید:
اصطلاحات آشپزی همراه با ترجمه:
ردیف | ترجمه | نام اصطلاح آشپزی |
۱ | از قبل گرم کردن | preheat |
۲ | چرب کردن | grease |
۳ | تکه کردن | slice |
۴ | بخارپز کردن | steam |
۵ | تفت دادن | Saute |
۶ | با قاشق ریختن | spoon |
۷ | رنده کردن | grate |
۸ | در فر پختن | bake |
۹ | برش زدن، قطعه قطعه کردن | cut up |
۱۰ | نگینی خرد کردن | dice |
۱۱ | پوست کندن | peel |
۱۲ | ریزریز کردن | chop |
۱۳ | جوشاندن | boil |
۱۴ | اضافه کردن | add |
۱۵ | هم زدن با قاشق | stir |
مثال و تصویر هر اصطلاح آشپزی:
Preheat the oven to 160 ° C.
Grease the pan before pouring the cake liquid.
slice the carrot.
Steam the broccoli.
Saute the meats for ten minutes.
Spoon the mixtures carefully into the bowls.
Grate some cheese on the pizza.
Bake at 180 ° C for 20 minutes.
Could you cut the pizza up please?
Diced potatoes.
Peel and dice the Eggplants.
Chop the onions.
Boil the eggs in water.
Add sugar.
Stir the tea.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.