ضمیر

ضمیر(Pronoun): ضمایر شخصی (فاعلی و مفعولی) + مثال

مقدمه

ضمیر ( pronoun ) کلمه ای است که به جای اسم به کار برده می شود. مثلا وقتی داریم در مورد یک شخص صحبت می کنیم و می گوییم مریم پزشک است اگر قرار است جمله را ادامه دهیم، در جمله بعد مریم را تکرار نمی کنیم و از ضمیر بجای آن استفاده می‌کنیم:او در این بیمارستان کار می کند.

Maryam is a doctor, She works in a hospital.

با مقاله پارسیان ادیب همراه شوید تا انواع ضمیر را بررسی کنیم:

انواع ضمیر در انگلیسی

در زبان انگلیسی ضمایر انواع مختلفی دارند مثل ضمیر فاعلی، مفعولی، صفات ملکی و … ما در این مقاله قصد داریم ضمایر فاعلی و مفعولی را بررسی کنیم.

ضمایر شخصی ( Personal Pronouns ):

ضمایر شخصی جایگزین افراد یا اشیاء می‌شوند و می‌توانند ضمیر فاعلی و یا ضمیر مفعولی باشند.

ضمایر فاعلی

ضمایری که به جای فاعل یا کننده کار می نشینند، معمولا اول جمله و قبل از فعل می آیند

انواع ضمایر فاعلی

ضمایر فاعلی (Subject Pronouns) مفرد یا جمع شخص مثال
I من مفرد اول شخص I know Ali
You تو مفرد دوم شخص You are a brave man  
She او (خانم) مفرد سوم شخص She answered the phone  
He (او آقا) مفرد سوم شخص He found the money
It آن (غیر انسان) مفرد سوم شخص It is a big bag  
We  ما جمع اول شخص We are twins  
You شما جمع دوم شخص You are teachers
They آنها جمع سوم شخص They play chess  
ضمیر

ضمایر مفعولی

جای مفعول جمله قرار می گیرند، یعنی کسی که کار روی آن انجام شده است که معمولا بعد از فعل می آیند.

انواع ضمایر مفعولی

ضمایر فاعلی ضمایر مفعولی (Object Pronouns) مثال
I من Me مرا، به من Marie saw me in the park
ماری من را در پارک دید
You تو You تو را، به تو I gave you the bag
من کیف را به تو دادم
She او (خانم) Her او را، به او We must tell her the truth
ما باید حقیقت را به او بگوییم
He (او آقا) Him او را، به او The manager chose him
مدیر او را انتخاب کرد
It آن (غیر انسان) It آن را، به آن We bought it two weeks ago
ما آن را دو هفته قبل خریدیم.
We  ما Us ما را، به ما He gave us a good book
او کتاب خوبی به ما داد
You شما You شما را، به شما I invited you
من شما را دعوت کردم.
They آنها Them آنها را، به آنها ? Do you told them about house
آیا در مورد خانه به آنها گفتی؟
مرتبط مطالعه شود:  انواع اسم‌ 

نمونه هایی از ضمایر شخصی :

Paul is a salesman. I don’t think he knows me.

Can you give her a hand with this bag? it’s really heavy.

you can pick them up at 10 p.m.

انواع دیگر ضمیر کدام‌اند؟

با مقاله های بعدی پارسیان ادیب همراه شوید.

انواع اسم

انواع اسم‌ (۲): اسم ذات، اسم معنی،اسم جنس، اسم جمع، اسم مرکب

مقدمه

همانطور که در مقاله قبل در مورد انواع اسم‌ (type of nouns ) خواندیم اسم‌ها انواع مختلفی دارند که با بعضی از آنها آشنا شدیم و پارسیان ادیب قصد دارد در این مقاله شما را با انواع دیگر آن آشنا کند:

انواع اسم‌

اسم ذات (عینی):

یکی از انواع اسم‌، اسم عینی است، اسمی که قابل رویت بوده و به خودی خود قابل مشاهده است. (با حواس پنجگانه قابل درک هستند)

Concrete: Is a noun which has physical body and its touchable and we can perceive with our five senses.

دوچرخه Bicycle صندلی Chair فرش Carpet
تلویزیون Television خانه House رادیو Radio
ماهی Fish پنجره Window فرهنگ لغت dictionary
انواع اسم‌

اسم معنی ( انتزاعی):

عمل یا وضعیتی را گویند که به خودی خود وجود ندارد و نتوان آن را لمس نمود و به عبارتی آن را در وجود اشخاص یا اشیاء دیگر باید احساس کرد.

Abstract: Is a noun which doesn’t have physical body and also we can’t perceive with our five senses or you can’t touch them or see them.

هوش Intelligence درد Pain مهربانی Kindness
سرعت Speed فقر Poverty قدرت Ability
آزادی Freedom زیبایی Beauty بردباری patience
انواع اسم‌

اسم جنس:

اسمی است که نوع و جنس و ماده شیء را معین کند.

 Material Noun: Is used for the name of materials.

آهن Iron چوب Wood طلا Gold
نقره Silver مس Cooper روی Zinc
پشم Wool ابریشم Silk پنبه cotton
انواع اسم‌

اسم جمع:

اسمی که در صورت مفرد ولی در معنی جمع باشد یا به عبارت دیگر نماینده تعدادی از افراد همجنس و مشابه خود باشد.

Collective: Is a noun which indicates a group of person or things.

جمعیت Crowd ارتش army مردم People
گله flock گروه group تیم team
اخبار –  خبر News تیپ Brigade قبیله tribe

نکته:

۱ـ اسامی جمع همیشه با فعل مفرد بکار می‌روند:

A large crowd was waiting for the president.

جمعیت زیادی منتظر رئیس جمهور بود/بودند.

۲ـ کلمه people همیشه با فعل جمع به کار می‌رود.

Many people are there waiting for the train.

افرد زیادی آنجا منتظر قطار هستند.

انواع اسم‌

اسم مرکب:

از دیگر انواع اسم‌ است که از ترکیب دو یا بیشتر از دو کلمه تشکیل می‌شود:

compound noun: is formed by combination of two or more than two words.

ایستگاه اتوبوس Bus station کارواش Washing machine
شورای وزیران The council of ministers دانشگاه تربیت معلم Teacher training college
اهدا کننده خون Blood donor صندلی جلو Front-seat
مشاور املاک estate agent حمله قلبی Heart attack

انواع اسم‌ مرکب:

۱ـ به عنوان یک کلمه نوشته می‌شوند (written as one word):

Wallpaper Blackboard Firefighter shopkeeper
کاغذ دیواری تخته سیاه آتش‌نشان مغازه‌دار

۲ـ به عنوان دو کلمه نوشته می‌شوند (written as two word):

Bank account Bus stop Driving license Frying pan
حساب بانکی ایستگاه اتوبوس گواهینامه رانندگی ماهیتابه

به این نوع، اسم ترکیبی باز(open compound noun) هم می‌گویند.

۳ـ بین کلمات با خط تیره نوشته می‌شوند (written with hyphens):

Mother-in-law Father-in-law x-ray Baby-sitter
مادرشوهر پدر شوهر اشعه ایکس پرستار بچه
انواع اسم

انواع اسم (۱): عام، خاص، قابل شمارش، غیرقابل شمارش

مقدمه

همانگونه که در مقاله مربوطه به اجزای جمله گفته شده، یکی از مهمترین اجزای جمله اسم است.
با مقاله جدید پارسیان ادیب همراه باشید تا با انواع و ماهیت اسم در زبان انگلیسی آشنا شویم:

انواع اسم

اسم چیست؟

همانگونه که قبلا ذکر کردیم:

( A noun is a word that refers to a thing (book), a person (Betty Crocker), an animal (cat), a place (Omaha), a quality (softness), …)

پس اسم کلمه‌ای است برای نامیدن یک چیز، شخص، حیوان، مکان ایده‌ها و احساسات و …

Maria went to the library and borrowed a book

به جمله بالا دقت کنید: Maria ، library و Book هر سه اسم هستند. به ترتیب اسم شخص، مکان و شیء.

اقسام اسم در زبان انگلیسی:

اسم ها انواع مختلفی دارند:

ـ اسم عام (common noun)
ـ اسم خاص (proper noun)
ـ اسم قابل شمارش (countable noun)
ـ اسم غیرقابل شمارش (uncountable noun)
ـ اسم ذات (عینی) (concrete noun)
ـ اسم انتزاعی (abstract noun)
ـ اسم جنس (material noun)
ـ اسم جمع (collective noun)
ـ اسم مرکب (compound noun)

۱ـ اسم عام

یک اسم کلی و عمومی برای نامیدن اشخاص، مکان‌ها و چیزهای دیگر استفاده می شود.

مانند Car که به همه ماشین ها اطلاق می شود، و به ماشین خاصی اشاره نمی کند.

University, language, city, man, girl, month, …

نکته: این کلمات همیشه با حروف کوچک نوشته می شوند مگر اینکه ابتدای جمله قرار گیرند و حرف اول آنها با حروف بزرگ نوشته شود.

School is the second home of students.

در این مثال school و student هر دو اسم عام هستند ولی چون مدرسه اول جمله آمده است S با حرف بزرگ نوشته شده است.

۲ـ اسم خاص

اسم های خاص برعکس اسم‌های عام به شخص، مکان یا چیز خاصی اطلاق می شوند مانند Iran که فقط به کشور ایران اطلاق می‌شود نه به همه کشورها و یا

Ali, Saturday, Isfahan, …

نکته:

۱ـ اسامی خاص همیشه حرف اولشان بصورت Capital (بزرگ) نوشته می‌شود.

۲ـ اسامی خاص هرگز جمع بسته نمی شوند: مثلا نمی توانیم بگوییم Tehrans

۳ـ قبل از اسم خاص معمولا از حرف تعریف a و an و the استفاده نمی شود. البته موارد استثنا هم وجود دارد مانند The Sun

انواع اسم

۳ـ اسم قابل شمارش

اسمی است که می تواند هم بصورت مفرد و هم جمع بیاید و می توان آن را شمرد.

مثلاً

 one pen, two pens

three apples, six dogs

نکته:

۱ـ اسامی قابل شمارش را هم می توان با اعداد جمع بست three tree و هم می توان بصورت مفرد با حروف تعریف a و an آورد.

(a برای کلماتی که با حروف بی صدا «صامت» آغاز شده و an برای کلماتی که با مصوت آغاز شوند.)

۲ـ اسامی قابل شمارش را می توان با اضافه کردن s و یا es به آخرشان جمع بست:

 مانند: cats, buses , …

The market has plenty of watermelons, limes, oranges and pears

۳ـ جمع‌های بی‌قاعده:

مانند:

fish … fish ( ماهی … ماهی‌ها)  
sheep … sheep ( گوسفند … گوسفندها)
deer … deer ( گوزن … گوزن‌ها)

mice…. mouse    ( موش … موش‌ها)
person … people ( شخص… مردم، اشخاص)
child … children ( بچه… بچه‌ها)
foot … feet ( پا … پاها)  
tooth … teeth ( دندان … دندان‌ها)
man … men ( مرد … مردها)

woman … momen ( زن … زن‌ها)

۴ـ اسم غیرقابل شمارش

این اسامی قابل شمردن یا جمع بستن نیستند و باید برای شمردن آنها از کمیت سنج‌ها (quantifiers) استفاده کرد مانند:

  • مواد: food, water, wine, salt, bread, iron
  • عواطف و ویژگی‌های انسانی: anger, cruelty, happiness, honesty, pride
  • فعالیت‌ها: help, sleep, travel, work
  • مفاهیم انتزاعی: beauty, death, fun, life

در جدول زیر با چند اسم غیرقابل شمارش پرکاربرد در زبان انگلیسی آشنا می‌شوید:

advice  baggage  equipment  furniture 
knowledge  luggage  machinery  money 
homework  news  information  traffic 

How much luggage have you got?

نکته:

۱ـ اسامی غیرقابل شمارش را نمیتوان با اعداد و یا s و es جمع بست و همچنین نمی توان از حرف تعریف a و an برای آنها استفاده کرد.

۲ـ برای سوال کردن و یا صحبت درباره آنها می‌توان از یک سری واحدها و کمیت‌ها استفاده کرد:

Two glasses of milk.

واحدهایی مانند : kilograms, liters, cup, glass , …

و مانند عبارت‌های کمیت سنج زیر:

a piece of
pieces of
a bit of
bits of
an item of
items of

در مقاله‌ بعد مربوط به جمله با انواع دیگر اسم آشنا می‌شویم.

جمله

اجزای جمله: اسم، ضمیر،فعل، صفت، قید، حروف اضافه، حروف ربطی …

مقدمه

اجزای جمله یا part of speech، شامل دسته بندی‌های مختلفی می‌‌شود و شاید این تفاوت بیشتر بین گرامر سنتی و جدید دیده شود. اما بطور کلی کلمات را بر اساس نقشی که در جمله ایفا می‌کنند، به دسته‌های مختلف تقسیم‌بندی می‌کنند. مثل: فعل، اسم و ….

با پارسیان ادیب همراه باشید تا با برخی از مهمترین اجزای جمله آشنا شویم:

اجزای اصلی جمله:

۱-اسم

اسم ها می توانند اسم یک فرد، مکان، شی یا ایده باشند.

( A noun is a word that refers to a thing (book), a person (Betty Crocker), an animal (cat), a place (Omaha), a quality (softness), …) 

جمله

Boat, ship, Tomato, Captain Jack Sparrow, Wife

اسم‌ها همچنین می ‌توانند نقش‌های بی شماری در جمله داشته باشند. آن ها زمانی که مربوط به نام رسمی چیزی یا شخصی باشند، حرف اول‌شان به صورت حرف کپیتال یا بزرگ نوشته می شوند و به آن‌ها اسم‌های خاص گفته می شود.

۲-ضمیر

ضمیر‌ها به جای اسم در یک جمله می آیند. (Pronoun is a word used to replace a noun) ضمیرها انواع مختلفی دارند و نسبت به اسم عمومی‌تر هستند.

جمله

I, you, he, she, it, ours, them, who, which

۳-فعل

کلمه یا گروه کلماتی هستند که روی دادن امری، یا واقع شدن حالتی را در یکی از زمان‌ها به شخص نسبت می دهند.

 (Verbs are words that show an action (sing), occurrence (develop), or …)

جمله

sing, dance, believes, seemed, finish, eat, drink, be, became

۴-صفت

صفت، واژه‌ای است که یک اسم  یا ضمیر را توصیف می‌کند. «یک اسب خاکستری»، عبارتی دقیق‌تر از «یک اسب» است .آن‌ها مشخص می‌کنند که کدام، چقدر یا چه نوع. صفت‌ها باعث می شود که خواننده یا شنونده بتواند اسم را در یک جمله دقیق‌تر توصیف کنند.

An adjective is a word that tells us more about a noun. It “describes” or “modifies” a noun (The big dog was hungry)

جمله

hot, lazy, funny, unique, beautiful, poor, smooth

۵-قید

قیدها؛ فعل‌ها، صفت‌ها و حتی قیدهای دیگر را توضیح می‌‌دهند و مفهومی دیگر را علاوه بر مفهوم خود اضافه می‌کنند. آن‌ها مشخص می‌‌کنند که چه زمانی، چه جایی، چگونه و چرا اتفاق خاصی رخ داده است و حتی چند بار تکرار شده است.

An adverb is a word that modifies (describes) a verb (he sings loudly), an adjective (very tall)

جمله
جمله

softly, lazily, often, only, hopefully, softly, sometimes

۶-حروف اضافه

حروف اضافه: فضا، زمان و روابط نقش کلمه را به اسم یا ضمیر و دیگر کلمات در جمله نشان می‌‌دهند.

A preposition is a word or group of words used before a noun, pronoun, or noun phrase to show direction, time, place, location, …

جمله

up, over, against, by, for, into, close to, out of, apart from

۷-حروف ربطی

حروف ربطی، کلمات، عبارات و کلازها را در یک جمله متصل می کنند. حروف ربطی انواع مختلفی دارند.

conjunction is a word or phrase that connects words, phrases, clauses, and sentences together.

جمله

and, but, or, so, yet, wit

نکته:

گرامر جدید و یا سنتی اجزای بیشتری برای جمله قائل هستند که ما دراینجا به پرکاربرترین آنها اشاره نموده‌ایم. همچنین قصد داریم در مقاله‌های بعدی مرتبط با اجزای جمله، در مورد هر جزء کمی بیشتر بدانیم.